آنچه گذشـــــــــت...
ســــــــــــــلامی به دلگشایی ماه ربیع الاول
این پست اختصاص داره به عکسهایی از شاه پسرم تو این مدت غیبت طولانی مون.
پس بی معطلی بفرمایید ادامه مطلب:
ابوالفضل در حال نوشتن اسمش !
از اسفند سال 91 شروع می کنیم:
اولین سفر ابوالفضل آقا به قم:
فکر میکنید کارش چی بود تو حرم؟!
عید نوروز 92 :
سفر به مشهد مقدس خرداد ماه 92 :
در حال سلام دادن :
السلام علیک یا غریب الغربا
چنان ذوقی می کرد وقتی گنبد طلایی و گلدسته ها رو می دید که نگو؛ می گفت فقط بریم حرم . کارش
تو حرم چی بود ؟؟؟
خوب شد که کالسکه رو برده بودیم وگرنه کارمون زار بود .تازه بعضی وقتا کالسکه های
مردم هم هدایت میفرمودن!
و یا :
تمام مدتیکه حرم بودیم کنار شیر آب مشغول آب بازی بود ؛ ابوالفضله دیگه.
عکس یادگاری :
سفر مشهد برامون خیلی خاطره انگیز شد این سفر هدیه تولدم بود که همسر جان منو سوپرایز کردن و
البته سفر اول آقا ابوالفضل هم به پابوسی امام رضا(ع) بود . خیلی سه نفره حال داد با اینکه ابوالفضل
خیلی دست و پامونو بسته بود و نمذاشت یه زیارت درست و حسابی کنیم ولی باز همون هم خیلی
عالی بود ذوق ابوالفضل برای حرم رفتن هم تماشایی بود به طوری که اگر میخواستیم از اسباب بازیای
محل اقامت مون جداش کنیم بهش میگفتیم بریم حرم ،اونم با کله می اومد، وقتی گنبد طلا رو میدید جیغ
میزد و با خوشحالی با زبون خودش می گفت : حمم حمم یعنی حرم .دیگه مگه میشد جایی دیگه بریم
غیر از حرم !مثلن بازار
- سفر به شهرکرد 2 بار :
خاصیت خوبی که داره علاوه بر دیدار خواهری مون
آب بازی فراوون سیر دل آقا ابوالفضله
اینم حسن ختام : یه پسر شکلاتی خوشمزه
لبخـــــــــــــند فراموش نشه
+
نظـــــــــــــــــــر