کلاغ پر
چند روزه با ابوالفضل بازی کلاغ پر رو کار میکنم امروز دیدم یهو خودش انگشتشو گذاشت رو زمین گفت : بِ وبرد بالا : بَ
منومیگی: داشتم از خوشحالی ذوق مرگ میشدم اینجوری:وبعدش هم بغلش کردم و حسابی ماچیدمش .
عشق مامانی گل پسرم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی