نفس وهمه ی هستی مامان وبابا آقا ابوالفضلنفس وهمه ی هستی مامان وبابا آقا ابوالفضل، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره
 گل دخترم فاطمه زهرا گل دخترم فاطمه زهرا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

به عشق ابوالفضل ♥●•٠·˙

افطاری

«شب سه شنبه» امشب مامان وبابا و آبجی خودم به اتفاق خاله ام برای افطار دعوت بودن منزلمون. خداروشکر همه چیز آبرومندانه برگزار شد با اینکه دست تنها بودم وگل پسر هم دائم آویزونم بود،ولی خوب  تونستم از پس همه چیز بر بیام به خودم امیدوار شدم توانایی های ناشناخته ای دارم که باید سعی کنم  بشناسمشون خوب یک قسمت کوچیکی هم بر عهده همسر جان بود و اون هم کباب کردن ! بنده خدا با زبون روزه ( البته نصفش وسطاش اذان گفت) دستش درد نکنه همیشه کارش بیسته . کار منم همینطور ؛البته اینو خودش  گفته !!! خدایا شکرت که امشب دور هم بودیم وتونستیم به چند نفر روزه دار افطاری بدی...
24 مرداد 1391

جشن گرفتیم

دیشب که شب میلاد امام حسن (ع)بود ماهم یه کیک خوشکل بمناسبت نه ماهگی گل پسر گرفتیم و رفتیم خونه بابابزرگ اما اباالفضل ما اصلن نمی ایستاد تا یه عکس خوشکل بگیریم ازش میخواست شمعو برداره و بخوره شیطون   اینم یه کیک خوشمزه بذار این شمعو من بردارم...   نمیشه؟! آفرین بدین ببینم چه مزه ایه؟ ولم کنید میخوام برم براش..       ...
18 مرداد 1391

به حق این شبها...

خدایا در گناهان غوطه وریم خدایا به حق فرق شکافته ی مولا خدایا به حق این شبهای نورانی دست مارا بگیر دست دردانه ام ابالفضل را  خدایا فرزندم را در پناه خود دار او را از شیعیان واقعی مولا قرار ده او را پیرو ولایت "محب امام عصر(عج)  قرار ده  خدایا اورا سرباز ولایت قرارده. "الهی آمین  " ...
18 مرداد 1391

شبهای قدر

آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است یارب این تاثیر دولت از کدامین کوکبست تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد هر دلی از حلقه ای در ذکر یارب یارب است .  ...
17 مرداد 1391

کارهای جدید اباالفضلم

گل آقا یاد گرفته دست بزنه هر وقت خوشحال میشه شروع میکنه به دست زدن قربونش برم با اون دستای کوچولو و نازش یه کار دیگه هم یاد گرفته وقتی می خواد بره بیرون بای بای میکنه الهی دورش بگردم دست نانازیشو میبره بالا و تکون میده ...
14 مرداد 1391