خبر
امروز بالاخره بابایی از وبلاگ گل پسرش دیدن فرمودند!!! آره مامان ،نه اینکه اصلن مهم نبوده نه بابایی وقت نداشته نیگاه کنه امروز هم به زور مامانی یه گوشه چشمی نمودند، حالا قراره رفت سرکار از اونجا (البته اگر فرصت داشت ) برامون کامنتی هم بذارن ؛لطف میکنن بابایی! بالاخره موفق شدم برم بازار و برای نی نی همسایه الناز خانم یه کادو بخرم؛ یه پیرهن خوشکل. ویه بسته پستونکی کش مو،خیلی خوشکلن ، برای اولین بار آرزو کردم کاش دختر داشتم!!! حالا باید ببینم کی وقت میشه برم خونشون ؟! ...