نفس وهمه ی هستی مامان وبابا آقا ابوالفضلنفس وهمه ی هستی مامان وبابا آقا ابوالفضل، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
 گل دخترم فاطمه زهرا گل دخترم فاطمه زهرا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

به عشق ابوالفضل ♥●•٠·˙

شهادت مظلومانه جوانترین شمع هدایت و نهمین بحر کرامت، تسلیت و تعزیت.

  امام محمد تقی علیه‌السلام: بدان که از دید خداوند پنهان نیستی پس بنگر که چگونه هستی !   یا جواد الائمه! چون بخود نگریستم جز بی حیائی و بی شرمی در برابر ارباب خودم ندیدم امشب دعایم کن تا دیگر باگناهانم دل فرزندت مهدی را نشکنم.   در میان حجره یا رب کیست غوغا می‌کند        شکوه زیر لب ز بی رحمی دنیا می‌کند   همسرش از فرط شادی و شعف کف می‌زند     زین عمل خود را به عالم خوار و رسوا کند         شهادت غریبانه ی امام مسموم، جواد مظلوم-ع بر شما تسلیت باد. &nb...
25 مهر 1391

نامه ای آسمانی برای فرزندم2

ادامه نامه 31 نهج البلاغه مولا : . ..با دشمن دوستت،دوست نشو که این دشمنی در حق دوست است. دوست در هر موردی که با تو مشورت می کند،خوب یا بد صادقانه خیر اورا بخواه. جرعه جرعه خشم خود را فرو ده. من شربتی با پایانی  این همه شیرین و ته مزه ای این همه گوارا ندیده ام. با آنکس که با تو تندی میکند،نرمی کن که خیلی زود با تو نرم خواهد شد. نسبت به دشمن با گذشت و فضیلت رفتار کن. که این از هر دو نوع پیروزی شیرین تر است . اگر از دوستت جدا می شوی رشته ای از دوستی را بگذار بماند؛ تا اگر روزی خواست با همان رشته به دوستی برگردد. اگر کسی به تو خوش بین است تو کاری کن تا واقعن خیالش درست از کار در اید. حق دوستت را...
16 مهر 1391

تکبیر؛ الله اکبر

سلام گل پسرم ، ابوالفضلم ،نور دیده ام ؛ دو  روزیست که تکبیر گو شده ای جان دلم. وقتی که سجاده رو باز میکنیم یا وقتی که تلویزیون نماز پخش میکنه شما هم اون دو تا دستای گلتو بالا و پایین میبری و میگی: اَا بَ  یعنی الله اکبر (هر کس به زبانی صفت حمد تو گوید...) قربون تکبیر گفتنت بشم عسلم.تازه وقتی بابا می ایسته و تکبیر میگه شما هم میری روبروش میشینی . سجاده رو هم می خوای باز کنی براش.مهر رو میگیری تو دستت و تکبیر میگی. خدایا ابوالفضل را از نور ایمان سرشار کن. « آمین یا رب العالمین » ...
16 مهر 1391

ماشین سواری

آفرین قشنگم،   دیگه خودت یاد گرفتی بری بشینی توی ماشینت؛ تازه خود خودت هم اومدی پایین ازش! دنیای مامان و بابایی پسرم، اصلن لحظه ای بدون تو بودن غیر قابل تصور است . وقتی دنبال بابایی  راه می افتی چهاردست وپا ازاین طرف به اون طرف وبا اون زبون شیرینت صداش میزنی میگی «بابا » شور وشوقی  وصف ناشدنی سرتاسر وجودمونو در برمیگیره و فقط میتونیم بگیم : خدایا شکرت ...
13 مهر 1391

فکری

این روزا همش تو فکر جشن تولد یکسالگیت هستم گلم . نمیدونم سفارش بدم از سایت برام وسایل و تزئینات رو بیارن یا خودم برم دونه دونه بخرم ؟! خیلی برام مهمه آخه هم جشن تولد یکسالگی شماست هم سالگرد عقد منو باباییه واز همه مهم تر درست شب عید غدیر خم میشه.خیلی خوشحالم که این مناسبتها باهم شدن از طرفی هم سخت شده که چه جوری جشن بگیریم؟ وای خدا چقدر همه چی گرونه ؛ تازه باید دوتا کادو هم بگیرم یکی برا قند عسل یکی برای بابایی. راستی خوبه یه چیزی تعریف کنم :یه روز که رفته بودم بازار تو یه فروشگاه سیسمونی فروشی رفتم دیدم سر میز یه صندلی خوشگل رنگارنگ (لگن )گذاشتن قیمتش رو پرسیدم شاید باورتون نشه گفت پنجاه هزار تومن مال تایوانه!...
13 مهر 1391

یازده ماه

بهترین بهترین من نام تو مرا همیشه مست میکند... ای تو بهترین سرود هستی ام فدای بودنت تمام هستی ام نگاه پاک تو روشنی بخش هستی ام با وجود تو با بوییدنت با بوسیدنت در آغوش فشردنت عشق را معنایی تازه میکنم عشق ناب و پاک مادری هدیه ای از جناب لایزال پاک و مهربان شکر بودنت نیست در توان من در دعای خود لحظه لحظه استغاثه میکنم : چشم روشن تورا .   یازده ماه است آمده ای ای ماه دل آرای ما خوش آمده ای  خوش آمده ای خوش آمده ای ... مبارک است این ماه یازده بر تو ای دلبند نازنینم دوستت دارم دوستت دارم دوست...
12 مهر 1391

برج اردکی

عزیز مامان یاد گرفته حلقه هارو بچینه تو برج البته از اردکش خوشش نمیاد... مراحل ساخت برج: کدومو بذارم؟!! این یکی... آهان خوب شد.   حالا درشون بیارم... حالا برجو بذارم توی حلقه ها!!!   حالا بخورمش ببینم چه مزه ایه!!!     بدون شرح... ...
10 مهر 1391