ماه رمضان فرصتی برای صله ی ارحام
سلام گل پسرم اباالفضلم
این روزها حسابی کم خواب شدی ویخورده هم بهانه گیر .فدات شم فکر کنم میخوای دندونای کناری رو دربیاری ماشالله پسملم زرنگه از شش ماهگی که اولین مرواریدش نوک زد تا هشت ماهگی چار تا دندون بالا و چهارتا دندون پایینش دراومدن
شب جمعه خانواده بابایی براافطار خونمون بودن شما هم حسابی خوشحال ازدیدن عمه ها و مامان جون و باباجون والبته پدر بزرگ بابایی و یکی از خاله هاش هم اومدن .همه چیز خیلی خوب بود فقط یه مشکل بود اون هم گرما از اونجایی که کلبه ی ما زیاد ظرفیت نداره: با یه کم پخت وپز بیشتر میشه یه کوره ی درست وحسابی ماهم که مثل بعضی ها هوای خوبی نداریم بیرون بریم برا ی افطار!!!
شب قدر بود وبابایی به اتفاق عمو جونی دعای جوشن کبیر رو میخوندن و ماهم همراهی می کردیم شما هم که فهمیده بودی خبراییه نخوابیدی تا ساعت دوونیم فدای پسر ماهم بشم که شب قدر و احیا گرفت.
اگرخونه بزرگتری داشتیم حتمن تمام فامیل رو افطاری میدادیم اما حیف...
قبلن ماه رمضان که می اومد هرشب یه جا افطار دعوت بودیم وهمه ی فامیل رو میدیدیم ولی متاسفانه نگذاشتند یه عده و کم کم این رسم خوب برچیده شد یا حالا خیلی کمرنگ شد .
خدایا کمک کن این رسم رو دوباره احیا کنیم